نه اینکه ماسماسک تحریر و سیم و بندِ متصله اینجا، در تبریز، فراهم نباشد یا سینهی سلطانی ما از حرف و سخن خالی باشد؛ لکن عقب خطبهی شریفهی نکاح، میز عصرانهی شاهی مبروک به مصاحب فاضلهای گشتهاست که خوب میشنود و گوش ما به تقریر روحانگیزشان سخت محتاج است.
غرض آنکه حضرت ما نیز به موضع شاهِ شهید نشستهایم اما نه به سبب سوء قصد و زخم طپانچه که به اختیار و امتنان و به ناوک مژگان و خندهی شیرین وشهدِ گفتار.
عجالتاً آدم فرستادهایم اطلاع حاصل کند، طهران دست کیست الان؟
غرض آنکه حضرت ما نیز به موضع شاهِ شهید نشستهایم اما نه به سبب سوء قصد و زخم طپانچه که به اختیار و امتنان و به ناوک مژگان و خندهی شیرین وشهدِ گفتار.
عجالتاً آدم فرستادهایم اطلاع حاصل کند، طهران دست کیست الان؟