برنج شمال

امروز، صبح علی‌الطلوع احمد آقا آمد. عرض کرد فلانی مستدعی شرف‌یابی است جهت عرض بندگی. گفتیم بیاید. مرقومه‌ی سفارت ولایات متفقه را آورده بود، موکد به حمایت انگلیس. فرمودیم، احمد آقا خواند. نهایت دعوی‌شان، عرض موات و خاکساری درگاه سلطانی بود، ضمیمه‌ی استدعای همکاری بین دول در خصوص امتیاز ورود برنج!

ولله ما به این لغت منحوص امتیاز آلرجی پیدا کرده‌ایم؛ بیشتر بجهت خوف کفن‌پوشان و فتاوی ارتداد و الیوم بای نحو … همین‌مان باقی‌است این نوبه ماجرای برنج شرف‌مان را پرجم کند! گذشته از خسران کرم ساقه‌خوار که در نوبه پیش، اقلام برنج فرنگی به جان شالی‌های گیلان و ولایات شمال انداخت.

عجالتاً از جیب همایونی، کیسه‌ی حضرات سفرا را چرب کردیم، همکاری بین دول را با امتیاز هم‌‌قافیه نکنند. این امتیاز از جمیع الوان کودتا عظیم‌تر است، بلکه اثر هول آن کارگر‌تر از حرب اول بین‌الملل. «بای نحو کان» باید اعراض کرد!

0 پیام:

ارسال پیام